سهم من از دنیا

سهم من از دنیا

شبها

چه شبها تا سحر نام تو را از دل صدا كردم

دلم را با جنون بی كسی ها آشنا كردم

نفهمیدم چه رنگی دارد این شبهای شیدایی

كه قلبم را فقط با خاطراتت مبتلا كردم

چه حسی بود در قلبم شبیه كوچه برفی

به راه كوچه برفی ترا از خود جدا كردم

نفهمیدم كه می میرم نباشی مثل پروانه

تو را من در ته این كوچه برفی رها كردم

چه شبها تا سحر با قاصدك در خلوتی بیرنگ

نشستم مو به موی خاطراتت را سوا كردم

به پای قاصدك بستم صبوری را شبیه گل

نوشتم روی گلبرگش كه من بی تو چه ها كردم

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده: لیلا ׀ تاریخ: سه شنبه 16 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

درباره وبلاگ

این روزها حال وهوای خوشی ندارم.آسمانی ابری رویم سایه انداخته ویک دلتنگی کوفتی که رهایم نمیکند.نه یاری برای همدردی میبینم ونه مامنی برای آرامش.بدتر از همه آدمهایی که بی تفاوت از کنارم میگذرند رد پای وحشتی عظیم را در چشمهای من نمی بینند.چیز هایی در من در حال فرو ریختن است که سالها برای ساختنشان زحمت کشیده ام.که اگر بیافتد این اتفاق دوباره بنا کردنشان محال است.دلم میخواهد اینهمه بی اعتمادی را استفراغ کنم . الان بیشتر از هر وقت دیگری آرزو میکنم ای کاش یک اسب داشتم.دستم را فرو میکردم توی یالهایش.سوارش میشدم وچهار نعل میتاختم..........


لینک دوستان

لینکهای روزانه

جستجوی مطالب

طراح قالب

CopyRight| 2009 , leilayeinroozhayeman.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.COM