من دختر ایرانی ام !!!
چون خود را آراستم مرا ف.اح.ش.ه نامیدند .
آرامشم را بوق های ممتد در خیابان شکست .
مرا ح.ر.ام.ز.ا.د.ه نامیدند و پارچه ای روی سرم کشیدندتا "تو" تحریک نشوی !
وقتی گفتم پاکم مرا دروغ گو خواندند .
خواستم دست از زندگی بکشم گفتند از ترس آبرو بود .
خندیدم و به من گفتند اغواگر !
حرف زدم گفتند خفه شو !
همجنس هایم بیمار می شوند و آزرده تا تو به کام برسی !
وقتی به من تجاوز کردند ، پارچه ای دیگر بر سر من انداختند و گفتند حال شکر کن به آزادی و امنیت ات !!!
خدایا شکرت من یک دختر ایرانی آزادم !!!
البته تا تجاوزی دیگر ... !!!
نه !، هرگز شما دین فروشان روح مرا به صلیب مذاهب یا سنگسار گناهان آلوده نخواهید کرد من به خدایان بی رحم خیالی مردسالار شما، !هیچ اعتقادی ندارم و بهشت زمین را .به خاطر جهنمی که در ذهن متحجر شماست بدون عشق و لذت ترک نخواهم کرد! به من نگاه کن؛ من یک کافرم و در زمین، بهشتی شاد برای خود و همه انسان ها خواهم ساخت پیش از آنکه، تو عقده ها و جهلت را با شلاق بر تن من حک کنی یا مرا به صلیب بکشی... به من نگاه کنم من شادم، احساسی که تو هرگز در زندگی نخواهی داشت! !چون، جهنم!، در ذهن توست!
زیر دووش به کاشی های حموم خیره میشی !
غذاتو سرد می خوری !
ناهارها نصفه شب ، صبح ها شام !
لباسهات یه جورریه انگار بهت نمیان !
ساعتها به یه اهنگ تکراری گووش می کنی و هیچ وقت آهنگو حفظ نمیشی !
شبها تا صبح بیداری و فکر می کنی !
تنهایی از تو آدم میسازه که دیگه شبیه آدم نیست !
من کيم ؟ کسي ميدونه ؟
من همون ديوونه ايم که هيچوقت عوض نميشه...
هموني که همه باهاش خوشالن اما کسي باهاش نمي مونه...
هموني که اونقدر يه اهنگ گوش ميده که از ترانه گرفته تا ريتم و خوانندش متنفر بشه...
هموني که همه فکر ميکنن سخته ،سنگه ، اما با هر تلنگري ميشکنه...
هموني که مواظبه کسي ناراحت نشه اما همه ناراحتش ميكنن ...
هموني که تکيه گاه خوبيه اما واسش تكيه گاهي نيس ...
هموني که کلي حرف داره اما هميشه ساکته .....
آره من همونم ...
این روزها حال وهوای خوشی ندارم.آسمانی ابری رویم سایه انداخته ویک دلتنگی کوفتی که رهایم نمیکند.نه یاری برای همدردی میبینم ونه مامنی برای آرامش.بدتر از همه آدمهایی که بی تفاوت از کنارم میگذرند رد پای وحشتی عظیم را در چشمهای من نمی بینند.چیز هایی در من در حال فرو ریختن است که سالها برای ساختنشان زحمت کشیده ام.که اگر بیافتد این اتفاق دوباره بنا کردنشان محال است.دلم میخواهد اینهمه بی اعتمادی را استفراغ کنم .
الان بیشتر از هر وقت دیگری آرزو میکنم ای کاش یک اسب داشتم.دستم را فرو میکردم توی یالهایش.سوارش میشدم وچهار نعل میتاختم..........
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
وبلاگ
آرزوها(بیا تو
آرزو کن)
و آدرس
arezooham.LXB.ir لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.