سهم من از دنیا

سهم من از آسمان

سهم من از آسمان تاریکی اش است...

و از نور خورشید بر روی زمین،سایه های تیره...

سهم من از آرزوهایم، حسرت داشتن هاست...

و سهمم از داشتن تو،اندکی رویا ...

من رویای تو را

هر شب مرور می کنم


نویسنده: لیلا ׀ تاریخ: شنبه 11 آذر 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

همیشه هستی

امتداد فاصله از اعتبار عاطفه نمی کاهد !
همیشه هستی , همین حوالی....
توی دلم....

نویسنده: لیلا ׀ تاریخ: شنبه 11 آذر 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

میخواهم گُمت کنم

هی میخواهم گُمت کنم ....به عمد
اما
هی پیدایت میکنم اتفاقی

نویسنده: لیلا ׀ تاریخ: شنبه 11 آذر 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

وقـتـی

هـمـیـشـه دلـم مـی خـواسـت بـدانَ‌م

چـه حـالـی داری

وقـتـی کـه ایـن هـمـه

"دوسـتـت دارَم " ؟ . . .

نویسنده: لیلا ׀ تاریخ: شنبه 11 آذر 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

این روزها ...

تلخ میگذرد این روزها ...

که قرار است

از تو

برای دلم

یک انسان معمولی بسازم ...!!!

نویسنده: لیلا ׀ تاریخ: دو شنبه 22 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

مهتاب

یاد گرفته ام تنهایی ام راماهرانه پشت ِ روزنامه ای پنهان کنم ،

اما امان از مهتاب

که بوی شانه های تو را می دهد

چیزی را نمی توان پنهان کرد ....!!

نویسنده: لیلا ׀ تاریخ: دو شنبه 22 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

اوریانا فالاچی____نامه به کودکی که هرگز زاده نشد

اگه‌ تو پسر به‌ دُنیا بیای‌اَم‌ خوش‌ْحال‌ می‌شم‌!

شاید حتّا بیشتر از دختر بودنت‌! اون‌ وقت‌ مزّه‌ی‌ برده‌گی‌ُ

بعضی‌ از تحقیرا رُ نمی‌چِشی‌!...

مثلاً اگه‌ پسرباشی‌ کسی‌ تو تاریکی‌ بِهِت‌ تجاوز نمی‌کنه‌!

لازم‌ نیست‌ صورت‌ِ خوش‌ْگِل‌ داشته‌ باشی‌ تا تو نگاه‌ِ اوّل‌

چشم‌ِ همه‌ رُ بگیری‌!

وقتی‌ با هم‌ْسَرِت‌ تورخت‌ِخواب‌ خوابیدی‌ لازم‌ نیست‌

هَر چیزی‌ُ تحمّل‌ کنی‌! !

کسی‌ به‌ تو نمی‌گه‌ گُناه‌ اون‌ روزی‌ دُرُس‌ شُد

که‌ حوا سیب‌ِ ممنوع‌ُ چید!

کم‌تَر عذاب‌می‌کشی‌! لازم‌ نیست‌ بِجنگی‌ُ ثابت‌ کنی‌

که‌ می‌شه‌ خُدا رُ مث‌ِ یه‌ پیره‌زن‌ِ مو سفید نقّاشی‌ کرد،

نه‌ یه‌ پیره‌مَردِ ریش‌ْسفید!

می‌تونی‌ هَر وقت‌ دِلِت‌خواست‌ شورش‌ کنی‌!

می‌تونی‌ دوس‌ داشته‌ باشی‌، بدون‌ِ این‌ که‌ یه‌ شب‌ از خواب‌ بپّری‌ُ

حِس‌ کنی‌ داری‌ تو باتلاق‌ فرو می‌ری‌!

می‌تونی‌ از خودت‌دفاع‌ کنی‌ بدون‌ِ این‌ که‌ لیچار بشنوی‌! ........

نویسنده: لیلا ׀ تاریخ: دو شنبه 22 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

هجوم

میان هجوم دلهره و خستگی

درست همان وقتی که نباید
.
.
.
تنها می شوی!

نویسنده: لیلا ׀ تاریخ: دو شنبه 22 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

رنگ آرزوهایم...

ای کاش فردا که از خواب بیدار میشوم ،

زندگی رنگ دیگری باشد

به رنگ آرزوهایم...

نویسنده: لیلا ׀ تاریخ: دو شنبه 22 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

این روزها

این روزها ناامید نیستم , فقط کمی دلگیرم

از خودم

از تو

از انسانها...

نویسنده: لیلا ׀ تاریخ: دو شنبه 22 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

نجوای قلب هایمان

چه ساده نشستیم

روی مهربانی لبخندهایمان...

دیدی هیچکس راز آن هوای بارانی را نمی دانست

جز ما...

و نگاه های پنهانی تو را

که می لغزید ظریف و آرام

بر خطوط اندامم...

و آرامش سنگ ها را

میان همهمه ی نجوای قلب هایمان

چشم هایمان می خندیدند

و این تجربه ی شادمانی

در این میهمانی هزار رنگ بوسه و آغوش

قصه ی کودکی را از سر گرفت

میان ما تنها لبخند به داوری می نشیند

و این رقص لحظه ها

بر سمفونی آرام این شب مهتابی

مهربانی چشم هایت و وسعت لبخندت را

به من هدیه داد...

نویسنده: لیلا ׀ تاریخ: دو شنبه 22 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

بهروز وثوقی

ننه،...
از بچگي هرچي كشيديم گفتي "حكمت خداست"
بيبين ننه،........
نيشوني اين حكمتو بده برم دره خونش،....
بهش بگم ؛..... ً
دِ لامصب مشكل تو با من چيه اخه،.؟؟؟!!!

نویسنده: لیلا ׀ تاریخ: دو شنبه 22 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

فرصت
کاش پرده می فهمید تا پنجره باز است فرصت رقصیدن دارد.
نویسنده: لیلا ׀ تاریخ: دو شنبه 22 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

برای چند لحظه !

گاهی فقط بوی یک عطر ؛
شنیدن صداش!
خوندن آخرین اس ام اسش
یک تشابه اسم ،
برای چند لحظه !
باعث میشه دقیقاً احساس کنی….
که قلبت داره از تو سینه ات کنده میشه…. !!!

نویسنده: لیلا ׀ تاریخ: جمعه 19 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

خیال ها

می آیی
در آغوشم می گیری
روی موهای شقیقه ات دست می کشم
مگر خیال ها هم
پیر می شوند؟

نویسنده: لیلا ׀ تاریخ: جمعه 19 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

بعضی چيزا
بعضی چيزا هست كه هيچ كاريش نميشه كرد,
نه ميشه تحمل كرد , نه ميشه حلش كرد
و اين بدترين درد ممكنه..
نویسنده: لیلا ׀ تاریخ: جمعه 19 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

روزهای سختی رو میگذرونم...

روزهای سختی رو میگذرونم...
وقتی که نیستی همه چیز تنگ میشود

نفسم
دنیایم
دلم. . .


ممنونم از شب رویا
که بازم وقت دلتنگی به دادم میرسه....!


نویسنده: لیلا ׀ تاریخ: جمعه 19 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

تنهایی هایم

تنهایی ام را کسی شریکـی نیست

مطمـئن باش !

دست احتــیاج به سمت تـو که هیـچ !

به سمت خودم هم دراز نخواهم کرد !

شایـــد کـه تنهایی هایم

از تنهایی دق کنــــد


نویسنده: لیلا ׀ تاریخ: جمعه 19 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

آرزو بــــــــــــــــه آرزو

آدم رویــــــــــــــــــا بـه رویــــــــــــــــــا ...
خــــــــــــــــــــــــواب بـه خـــــــــــــــــــــواب ...
آرزو بــــــــــــــــه آرزو پـــــــــــــــــــــــــیـر مـی شــود !!!

نـه ســـــــــــــــــــــال بـه ســـــــــــــــــــال ...
نـه ثـانـــــــــــــــــیه به ثـانـــــــــــــــــــیه ...

نویسنده: لیلا ׀ تاریخ: جمعه 19 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

گاهى ..

گاهى وقت ها
دلت مى خواهد يكى را صدا كنى...
بگويى سلام ،
مى آيى قدم بزنيم ؟؟؟؟!!

گاهى ..
آدم چه چيزهاى ساده اى را
ندارد ...!

نویسنده: لیلا ׀ تاریخ: جمعه 19 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

یه وقتایی

یه وقتایی دوست داری هیچ کسی رو نبینی ...
تنها باشی ...
هی چایی بریزی ...
بخوری ...
هی اشک بریزی ...
کسی هی بهت نگه چی شده ؟

نفس عمیق بکشی ...
آه بلند بکشی ...
تنها باشی ...
تنهای تنها ..


نویسنده: لیلا ׀ تاریخ: جمعه 19 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

یه آغوش بی منت

گاهی نیاز داری به یه آغوش بی منت...
که تورو فقط و فقط واسه خودت بخواد ،
که وقتی تو اوج تنهایی هستی
با چشماش بهت بگه:

هستم ، تا تهِ تهش!!!

نویسنده: لیلا ׀ تاریخ: جمعه 19 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

حرفهای دلت

بزن به سلامتی حرفهای دلت که به کسی نگفتی...
بزن به سلامتی اینکه کوه درد بودی ولی دم نزدی...
بزن به سلامتی تنهایی هات ولی تنهایی رو دوست نداشتی ...
بزن به سلامتی ارزوهایی که نتونستی لمسشون کنی ...
بزن به سلامتی عشقی که طالعش به اسمت نبود ولی هنوز هم دوسش داری...
بزن به سلامتی شبهایی که تو تنهایی هات گریه کردی ولی نمیدونستی برای چی ...

نویسنده: لیلا ׀ تاریخ: جمعه 19 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

چقدر خوبه..

چقدر خوبه...
وقتي با عشــــــــــقت قهر ميکني....
و بر خلاف ميلت ميگي
ديگه دوســـــــــــــت ندارم ، نميــــــــــــخوامت....
اين جـــــــــــمله رو بشنوي،

( ♥♥♥ غلط کردي چه بخواي چه نخواي مال مني ♥♥♥ )

نویسنده: لیلا ׀ تاریخ: جمعه 19 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

تنــــــــــــــــــهایی را از من گرفتی

اشتباه نکن ....
نه چهره جــــــــــــــــذاب و مــــــــــــــــــــردانه ی تو ؛
و نه محـــــــــــــــــــــبوبیت تو ؛
مرا مجــــــــــــــــــــــذوب خود نکرد !
تنها آن هنگام که تنــــــــــــــــــهایی را از من گرفتی ،


من عاشــــــــــــــقت شدم ... !!!

نویسنده: لیلا ׀ تاریخ: جمعه 19 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

شب

به روزها دل مبند،روزها به فصل که می‌رسند،رنگ عوض می‌کنند. با شب بمان،شب همیشه یک رنگ است."

نویسنده: لیلا ׀ تاریخ: جمعه 19 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

دوستم داشته باش

دوستم داشته باش
هـمانـگونه که من دوستـت دارم

بگذار فاصله من و تو کمتر از آنی باشد
که می خواهـیـم و نمی توانـیـم
که می توانـیــم و نمی گـذارنــد

بگذار میان من و تو فاصله ای نـمـانــد
!...نه به خاطر خودت
!...و نه به خاطر من

که به خاطر این عـشـق دوسـتـم داشـتـه باش

"... بـیـش از آنی که من دوسـتـت دارم ... "

نویسنده: لیلا ׀ تاریخ: جمعه 19 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

همه ی زندگی ام
بگذار همه ی زندگی ام گره ی کور بخورد …
دستهای “تــــــــــو” که باشد ملالی نیست …
با نگاه “تـــــــــــو” گره از همه چیز باز میشود حتی از دل گره خورده من … !
نویسنده: لیلا ׀ تاریخ: جمعه 19 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

لعنت

لعنت به روز‌های که با موزیک و فیسبوک پر میشود

نویسنده: لیلا ׀ تاریخ: جمعه 19 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

اتـــفاق ایـــن روزهــای مـــن

حـــالا دیگــر نــه از حادثــه خبـــری هســت ،

و نــه از اعجـــاز آن چشــم هــای آشنــا ،

از دلتنگــی هــا هـم کــه بگذریـــم ،

تنهایــی ،

تنـــها اتـــفاق ایـــن روزهــای مـــن اســت .. .

نویسنده: لیلا ׀ تاریخ: جمعه 19 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 9 صفحه بعد

درباره وبلاگ

این روزها حال وهوای خوشی ندارم.آسمانی ابری رویم سایه انداخته ویک دلتنگی کوفتی که رهایم نمیکند.نه یاری برای همدردی میبینم ونه مامنی برای آرامش.بدتر از همه آدمهایی که بی تفاوت از کنارم میگذرند رد پای وحشتی عظیم را در چشمهای من نمی بینند.چیز هایی در من در حال فرو ریختن است که سالها برای ساختنشان زحمت کشیده ام.که اگر بیافتد این اتفاق دوباره بنا کردنشان محال است.دلم میخواهد اینهمه بی اعتمادی را استفراغ کنم . الان بیشتر از هر وقت دیگری آرزو میکنم ای کاش یک اسب داشتم.دستم را فرو میکردم توی یالهایش.سوارش میشدم وچهار نعل میتاختم..........


لینک دوستان

لینکهای روزانه

جستجوی مطالب

طراح قالب

CopyRight| 2009 , leilayeinroozhayeman.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.COM